تبربه ریشه خویش مزن!

64

می گویند در یک روز یخبندان زمستانی ، اتوبوس حامل تعدادی سرباز و یک ژنرال در سربالایی یک پیچ خطرناک ، در بدترین جای ممکن ناگهان متوقف شد. معلوم شد راننده حالش دگرگون  و بیهوش شده است و در نتیجه باید از بین مسافرین یکی داوطلب رانندگی شود.


ژنرال که خودش هم رانندگی اتوبوس را بلد نبود اسلحه اش را درآورد و با صدای متین و دو رگه ای فریاد زد:" هر که رانندگی اتوبوس بلد است برود بنشیند پشت رل! فقط یادش باشه اگه یک خطای کوچک کنه با همین اسلحه یک گلوله توی سرش خالی می کنم!"


هیچ کس داوطلب نشد. در واقع همه سرشان را پائین انداختند و طوری رفتار کردند که انگار رانندگی بلد نیستند.


دو روز بعد نیروهای کمکی آمدند اما همه مسافرین، از جمله ژنرال، یخ بسته  و از دنیا رفته بودند.


نکته جالب قضیه این بود که در بین سربازان ده نفر گواهینامه پایه یک رانندگی داشتند و قبل از آمدن به خدمت روی اتوبوس و کامیون پدر شاگردی می کردند. اما چون رانندگی در هوای یخبندان نیازمند ریسک و خطر بود، هیچ کدام از ترس مجازات شلیک گلوله پیشقدم نشدند.


 


حالا حکایت بازی مسخره ای است که علیه پزشکان این مملکت صورت گرفته است.


متوجه شدم یک نفر ، پرچمدار حرکتی مدنی شده به اسم


« برای حفظ سلامت خودتان هر وقت نزد پزشک رفتید صدای او را ضبط کنید تا بتوانید بعدا علیه او استفاده کنید.»


این شخص  انگار متوجه نیست که تشخیص افتراقی یک بیماری،


 کاری است بسیار سخت و دشوار و از عهده هر دانشگاه رفته ای ساخته نیست و در واقع یک تصمیم احتمالاتی است که هر چه پزشک مجرب تر باشد ، این تشخیص به حقیقت نزدیک تر است.


آیا این  خردستیزانی که پرچم آنتی پزشک بالا می برند، خبر ندارند اگر پزشک بترسد و تصمیم به تشخیص احتمالی نگیرد و فقط به درمان های متداول و بی خطر اکتفا کند، چه بلایی سر بیماران این مرزوبوم می آید؟


به راستی به آن ژنرال کودن داخل اتوبوس


و این آنتی پزشک  شیرین عقل  پرچم به دست ، 


 


باید چه لقبی داد!؟

رنگ خود را انتخاب کنید
تنظیمات قالب