نمی دونم در اطرافیانتون فردی که مبتلا به بیماری ام اس شده باشه رو دارید یا نه؟ اگه داشته باشید میدونید که یکی از دغدغه هاش اینه که بره سراغ طب سنتی یا نه؟! البته حق هم داره. چون طب رایج با اینکه پیشرفت های خوبی در کنترل این بیماری داشته ولی هنوز نتونسته برای ام اس درمان قطعی پیدا کنه. از طرف دیگه بعضی درمانگران طب سنتی ادعا می کنند که می تونند این بیماری رو کاملا و به راحتی درمان کنند!
خب در چنین حالتی فرد مبتلا متحیر میشه که بره سراغ طب سنتی یا نه؟ با خودش میگه اگه ادعای این درمانگرها واقعیت داشته باشه چی؟ چرا باید زحمت تزریق مکرر آمپولها رو قبول کنه در حالیکه قرار نیست اونها کامل درمانش بکنند؟ چرا نره سراغ درمانگرانی که حاضرند بهش تضمین کتبی بدن که در عرض یکسال کاملا از دست این بیماری راحتش میکنند؟ اگه ادعای این درمانگرها واقعیت داره پس چرا پزشکها اونو بلد نیستند و یا نمیرن از اونها یاد بگیرن و با هم این بیماری رو ریشه کن کنند؟
از پزشکش که سوال میکنه میبینه اصلا درمانهای سنتی رو باور نداره و میگه همش الکیه! سراغ طبیبان سنتی که میره هم میبینه اونها هم دکترا رو قبول ندارن و ازش میخوان داروهاش رو ول کنه و از دستورات اونا تبعیت کنه. در اینترنت هم که میگرده کلی مطالب ضد و نقیض میبینه و واقعا میمونه که برای سلامتیش چیکار باید بکنه؟!!
برای اینکه این بیماران رو از سردرگمی دربیارم، احساس کردم لازمه این سلسله مقالات رو بنویسم و بدون جانب داری از یک روش درمانی خاص، واقعیات علمی رو به بیمارانم بگم. اگه شما هم در اطرافیانتون بیماری مبتلا به ام اس رو می شناسید، بهش پیشنهاد کنید این سلسله مطالب رو بخونه تا حداقل از این دو راهی دربیاد.
http://clinicbrain.com/article/MS-CAM-1