مولتیپل اسکلروزیس یا MS بیماری است که بسیاری از مردم در سرتاسر جهان آن را به خوبی میشناسند . این در حالی است که بسیاری از مردم نمیدانند که نورومیلیت اپتیکا یا NMO بیماری دیگری است که بسیار شبیه به MS هست و اغلب اوقات به طور اشتباه در فرد MS تشخیص داده میشود .
MS و NMO بیماری هایی هستند که بسیار به هم شبیه و در عین حال بسیار متفاوت از هم هستند . در حقیقت NMO به هیچ وجه MS نیست و این بسیار مهم است که تفاوت های بین این دو بیماری را بدانیم و درست تشخیص داده شوند . تا درمان های موثر و درست برای آنها انجام شود .
چون درمان این دو بیماری کاملا با هم متفاوت است , در MS از درمان های تعدیل کننده سیستم ایمنی استفاده میکنند و در NMO از درمان های سرکوب کننده سیستم ایمنی استفاده میکنند .
در حقیقت MS فقط در یک فاکتور با NMO تفاوت دارد :
نوع سلو ل هایی که به عصب و به ویژه پوشش میلین حمله میکنند .
در MS لنفوسیت های تی به میلین حمله میکنند .
در NMO لنفوسیت های بی به میلین حمله میکنند .
اما تفاوت آنها چیست ؟
برای پاسخ به این سوال باید ببینیم که دستگاه ایمنی بدن چگونه کار میکند :
دستگاه ایمنی
دستگاه ایمنی بخشی از بدن است که وظیفهٔ شناسایی سلولها و مولکولهای خودی را از بیگانه و از بین بردن یا بیخطر کردن آنها را برعهده دارد.
مکانیسم دفاعی
بدن با دو روش دفاع غیر اختصاصی و دفاع اختصاصی عوامل بیماریزا و بیگانه را از بین میبرد و مانع بروز بیماری میشود.
دفاع غیر اختصاصی
دفاع غیر اختصاصی در برابر اغلب میکروب ها یکسان عمل میکند و نمیتواند میکروب های مختلف را از یکدیگر تشخیص دهد.
دفاع غیراختصاصی شامل نخستین خط دفاع غیر اختصاصی و دومین خط دفاع غیر اختصاصی میباشد.
اجزای نخستین خط دفاع غیر اختصاصی
* پوست: لایههای شاخی سطح پوست از جنس کراتین، مانع از نفوذ میکروبها به داخل بدن میشوند. علاوه بر این، چربی پوست و عرق، سطح پوست را اسیدی و از رشد میکروبها جلوگیری میکنند.
* آنزیم لیزوزیم: آنزیم لیزوزیم موجود در اشک، عرق و بزاق موجب تخریب دیوارهٔ سلولی باکتریها میشود.
* لایههای مخاطی: لوله گوارش با ترشح اسید معده موجب تخریب میکروبها و از راه دفع مدفوع، سبب دفع میکروبها میشود. همچنین مجاری ادراری که از راه دفع ادرار سبب دفع میکروبها میشوند هم لایههای مخاطی دارند. در مجاری تنفسی مایع مخاطی و میکروبهای بدام افتاده دران به کمک مزکهای سلولی این مجراها به حلق رانده شده و از طریق سرفه و عطسه خارج میشوند.
دومین خط دفاع غیر اختصاصی
* پاسخ التهابی: به هنگام عبور موارد بیماریزا از نخستین خط دفاع، یکی از مکانیسمهای دفاعی دومین خط دفاعی است. این پاسخ از رویدادهایی تشکیل شدهاست که در کنار هم، باعث مرگ میکروبها و سرکوب عفونت میشوند. این پاسخ در زخمها نمود بیشتری دارد. سلولهای آسیبدیده، هیستامین ترشح میکنند که موجب افزایش قطر رگها و افزایش حجم خون عبوری در محل آسیب میشود. مواد شیمیایی دیگری نیز در محل آسیبدیده آزاد میشوند که کاربردهای متفاوتی دارند. برخی، گلبولهای سفید خون را با فرایندهایی متوجه خود میکنند و باعث آمدن آنها به محل میشوند. در نتیجه، گلبولهای سفید با عمل دیاپدز از دیوارهٔ رگ عبور میکنند و به عوامل بیماریزا حمله کرده؛ آنها را از پا درمیآورند.
در پاسخ التهابی، محل آسیبدیده، سرخ، متورم و گرمتر از بقیهٔ نقاط بدن میشود.
* پاسخ دمایی: در برخی عفونتها، افزایش دمای بدن (تب) بهوجود میآید که نشانهٔ مبارزهٔ بدن با بیماری است. در دمای بالاتر از حد طبیعی که توسط تب بهوجود میآید، رشد برخی از میکروبها متوقف میشود.
* گلبولهای سفید: مهمترین بخش دومین خط دفاع غیر اختصاصی هستند. گروه فاگوسیتها از گلبولهای سفید، با بیگانهخواری میکروبها را بلعیده، تجزیه و متلاشی میکنند. ابتدا میکروبها توسط پای کاذب (بخش انعطافپذیر و تغییر شکلدهندهٔ گلبول سفید) احاطه میشوند و سپس بهصورت وزیکول وارد گلبول میگردند. در آنجا نیز، آنزیمهای لیزوزیمی، آنها را تجزیه میکنند.
* پروئتینهای مکمل که انواعی از پروتئینهای شرکتکننده در دفاع غیر اختصاصی هستند، باعث متلاشی شدن میکروبها میشوند.
دفاع اختصاصی
درصورتی که عوامل بیماریزا از سد دفاع غیر اختصاصی عبور کنند، با دفاع اختصاصی روبهرو خواهند شد که نوعی ایمنی اکتسابی است . در این مکانیسم، علاوه بر ماکروفاژها نوعی از گلبولهای سفید به نام لنفوسیت هانقش دارند که از سلولهای بنیادین مغز استخوان (مغز قرمز استخوان) حاصل میشوند. لنفوسیتها به طور اختصاصی عمل میکنند، یعنی یک نوع خاصی از عوامل بیگانه را شناسایی و از بین میبرند. لنفوسیتها پس از به وجود آمدن نابالغ هستند و برای کسب ویژگیهای لازم برای شناسایی و مبارزه با میکروبها، باید تکامل یابند. بر اساس محل کسب تکامل، لنفوسیتها را به دو دستهٔ لنفوسیتهای B و لنفوسیتهای T تقسیم میکنند. لنفوسیتهای B در مغز استخوان و لنفوسیتهای T در تیموس تخصص یافتهاند.
لنفوسیتهای بالغ توانایی شناسایی مولکولها و سلولهای خودی را از بیگانه، و نیز مقابله با عوامل بیگانه را به دست میآورند و وارد جریان خون میشوند. لنفوسیتها بر سطح خود دارای گیرندههایی هستند که از لحاظ شکل هندسی مکمل نوع خاصی از آنتیژن (که بر سطح عوامل بیگانه قرار دارد) است. به این ترتیب، هر لنفوسیت، با داشتن نوع خاصی گیرنده، آنتیژن خاصی را شناسایی کرده و از بین میبرد. به همین علت میگوییم که لنفوسیتها به طور اختصاصی عمل میکنند. برخی از لنفوسیتها بین لنف و خون در گردشاند، و برخی دیگر در گرههای لنفی، طحال، لوزهها و آپاندیس جمع میشوند.
ایمنی هومورال
ایمنی هومورال بخشی از دفاع اختصاصی است که به مبارزه با باکتریها و ویروسهای موجود در مایعات بدن میپردازد و در آن لنفوسیتهای B نقش دارند. لنفوسیتهای B هنگامی که برای نخستین بار یه آنتیژنی متصل میشوند، رشد مییابند، تقسیم میشوند و طی تغییراتی به پلاسموسیت و سلولهای B خاطره تبدیل میشوند. پلاسموسیتها پروتئینهایی به نام پادتن ترشح میکنند که در خون محلول هستند. هر نوع پادتن به به نوع خاصی آنتیژن متصل میشود و آن را از بین میبرد. نحوهٔ عمل پادتنها گوناگون است. در بسیاری از موارد پادتن با اتصال به آنتیژنهای سطح عامل بیگانه، از اتصال آن به سایر سلولهای بدن جلوگیری میکند، و موجب میشود میکروب به آسانی توسط ماکروفاژ بلعیده شود. سلولهای B خاطره نیز در بدن در حالت آمادهباش میمانند و درصورت برخورد دوباره با همان آنتیژن، تعداد بیشتری پلاسموسیت و مقدار کمی سلول خاطره تولید میکنند. در نتیجه، پادتن با مقدار و سرعت بیشتر تولید میگردد و مبارزه با شدت بیشتری انجام میگیرد.
ایمنی سلولی
مکانیسم ایمنی سلولی به مبارزه با سلولهای آلوده به ویروس و باکتری، و سلولهای سرطانی میپردازد. در این روش، لنفوسیتهای T نقش دارند. این سلولها نیز، پس از اتصال با آنتیژنی خاص، تکثیر پیدا کرده و انواعی از سلولهای T را به وجود میآورند:
* سلولهای T کشنده (یا سیتوتوکسیک): این سلولها توانایی شناسایی و حملهٔ مستیم را به سلول آلوده یا سرطانی دارند. آنها با ترشح پروتئینی به نام پرفورین، منافذی را در این سلولها ایجاد میکنند که به مرگ آنها میانجامد.
* سلولهای T کمککننده: فراوانترین نوع لنفوسیتهای T میباشد که به اعمال دستگاه ایمنی کمک میکند. این سلولها، هدف ویروس HIV هستند.
* سلولهای T تضعیفکننده: این سلولها اعمال سلولهای T کشنده و کمککننده را کنترل میکنند و به پاسخ ایمنی خاتمه میدهند و از پاسخهای بیش از حد شدید جلوگیری میکنند.
* سلولهای T خاطره: این سلولها در حالت آمادهباش در بدن میمانند.و طریقه ی مبارزه با ویروس را به نسل های بعدی انتقال میدهند.
پس در بیماری NMO لنفوسیت های B به وسیله آنتی بادی هایی که تولید میکنند به میلین حمله میکنند و در بیماری MS لنفوسیت های T خود به میلین حمله میکنند . در NMO هدف اصلی فقط پوشش میلین نیست . در NMO این آنتی بادی ها به پروتئینهای کانالی آب – «اکواپورین» (Aquaporins) (AQPs) که در غشای سلولی هستند هم حمله میکنند . اما به هر حال در هردوی این بیماری بدون دلیل خاصی سیستم اعصاب مرکزی توسط لنفوسیت ها مورد حمله قرار میگیرد .
http://mscenter.ir/showthread.php?tid=10679