قدم اول برای حل چنین مسائلی این است که احساس خود را بدرستی درک کنیم وبدانیم که احساس فعلی ما دقیقاً چیست؟این مورد معمولاً با کمی دقت و تعمق حاصل میشود و افرادی که از این توانایی برخوردار نباشند کم است.
قدم دوم پذیرش این نکته است که این احساس قابل تغییر است.احساسات ما در شرائط خاص خود که به سراغ ما می آیند بطور فریبنده ای صحیح و واقعی بنظر میرسند. این مسئله پذیرش اینکه "احساس ما میتواند در حال حاضر اشتباه باشد" را بسیار دشوار می سازد و به تبع آن احساس نیاز به تغییر آن و امکان تغییر آن را از دیدگاه ما در یک شرائط بحرانی منتفی میکند.به مثال زیر توجه کنید:
احمد مدت ۱۱ روز است علی رغم وابستگی شدید به شیشه از این ماده استفاده نکرده است.همسر دلسوزش امشب در بدو ورود احمد به منزل از او پرسید چرا چشمش می پرد (احتمالاً همسر احمد شک کرده است که احمد امروز شیشه استفاده کرده است) وی جواب سر بالا میدهد و تندی میکند(احمد دچار احساس خشم و دلخوری و رنجش شده است) پس از تعویض لباس همسر احمد جیبهایش را می گردد . احمد متوجه میشود و بینشان مشاجره (خشم) در میگیرد. احمد احساس ناخوشایندی دارد برای کشیدن سیگار بیرون میرود سر از پارک در می آورد و ساقی و مصرف .... شک همسر احمد به یقین تبدیل می شود و احمد حق به جانب به احساس یأس و نومیدی میرسد و درمان را بی فایده می یابد و باز روز از نوع روزی از نوع.....
بلی بی کم و کاست صحیح بنظر میرسد من احساسی دارم و علت هم اوست! هم احمد و هم همسرش اینطور فکر میکنند و نتیجه جز شکست درمان نیست.هر دو معتقدند علت احساس ناخوشایندشان دیگری است هم شک همسر احمد و هم خشم احمد به دلیل این اعتقاد است. با این وجود واقعیت چیز دیگری است. معنای تفکر فوق این است که کنترل احساس من دست خودم نیست و این غلط است.درواقع اگر ما نتوانیم کنترل احساسمان را در دست بگیریم نشانه یکی از نقاط ضعف ماست و البته باید اصلاح شود و آنچه می خواهم به آن بپردازیم این است که احساسمان در اختیار خود ماست و بنابراین قابل تغییر توسط خود ما است صحیحتر بنظر میرسدکه بگوییم احساس ما تحت سلطه تفسیر (افکار) ما از وقایع است تا خود وقایع.به مثال برگردیم: پرش چشم احمد(واقعه) فقط وقتی میتواند در همسرش شک(احساس ناخوشایند) ایجاد کند که او آن را علامت مصرف شیشه(فکر یعنی پرش چشم یکی از علایم مصرف شیشه است) بدانددر واقع اگر این مشکل زمان دیگری پیش می آمد همسر احمد فکر دیگری می کرد و در نتیجه احساس دیکری نیز داشت و روند زندگیشان شکل دیگری پیدا می کرد .معمولا روند شکل گیری احساس و رفتار به شرح زیر است:
1-اتفاقی میافتد(محرک) 2-شخص در مورد آن فکری میکند(تفسیر) 3-بدلیل آن تفسیر دچار احساسی میشود و 4- بدلیل آن احساس و فکر رفتاری را انجام میدهد. ادامه دارد...
جهت کسب اطلاعات در مورد اعتیاد می توانید با کلینیک جام به آدرس زیر ساعت 9 الی 13 تماس حاصل فرمایید:
تهران- خیابان جانبازان شرقی(گلبرگ شرقی)-تقاطع آیت الله مدنی(نظام آباد)-پلاک209 ساختمان طاها-طبقه دوم-واحد3
تلفن : 77278544-77278543
یا با کلینیک فرصت به آدرس زیر ساعت 9الی 12 یا 16 الی 20 تماس حاصل فرمایید:
تهران-خیابان آزادی-پشت دانشکده دامپزشکی-تقاطع دکتر قریب و فرصت شیرازی-ساختمان 83 ورودی B طبقه 3 واحد 11
تلفن:66905946-66900551-66905947-09123154244