سه نفر گفتند یا علی، ما هفده شتر داریم. میخواهیم بین سه نفرمان قسمت کنیم، به طوری که کسر نیاورد!
به این ترتیب که یکی از ما نصف و دیگری ثلث و سومی تسع (یک نهم) هفده تا!
نصفش می شود هشت تا و نصفی، ثلثش می شود شش چیزی کم، یک نهم میشود دو تا چیزی کم، یعنی به حساب درست نمیشود و کسر میاید!
بالاخره شتری باید بکشند و تقسیم بکنند خیلی کار مشکلی است، پول هم نمیخواهند در کار بیاورند، میخواهند تقسیم عادی بکنند، چه کارش باید کرد؟
بلافاصله فرمود: شما اجازه میدهید خودم یک شتری از شترهای خودم را بگذارم روی شترهای شما، قسمتش کنم؟
گفتند : آقا زهی کرم!
فرمود : بروید شتری از مال من بیاورید! شتری از مال آقا آوردند شد هجده!
فرمود: حالا قسمتش کنید! هجده نصفش میشود نه تای درست.
فرمود : تو که نصف میخواهی بردار و برو.
فرمود : تو که ثلث میخواهی ، ثلث هجده تا میشود شش تا بدون کم و زیاد!
تو که تسع میخواستی ، نه یکش میشود دو عدد درست! دو تا هم تو بردار و برو!
آن وقت چه چیز ماند؟
جمعش بزنید نه تا و شش تا و دو تا میشود هفده!
فرمود : شتر خودم را هم برگردانید سر جایش!
