رابطه هوش معنوی و راهبردهای مقابله با استرس دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحداسلامشهر

95

رابطه هوش معنوی و راهبردهای مقابله با استرس دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحداسلامشهر
زهراافکاری

چکیده:
هدف از پژوهش حاضر بررسي رابطه هوش معنوی و مقابله با استرس دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحداسلامشهر می باشد. نمونه ی آماری پژوهش حاضر را 100 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر که در سال تحصیلی 92- 91 در حال تحصیل می باشند را تشکیل می دهند که بصورت تصادفی انتخاب شده اند. روش نمونه گیری نیز خوشه ای چند مرحله ای است. روش آماری مورد استفاده، آزمون همبستگی پیرسون بوده است . نتایج پژوهش بیانگر این است که بین هوش معنوی و مقابله با استرس دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر رابطه ی معنا داری وجود داشته است .
کلید واژه: هوش معنوی، راهبردهای مقابله با استرس

مقدمه:
امروزه، اهمیت رویدادهای استرس زا در بروز مشکلات متعدد فردی و اجتماعی بر کمتر کسی پوشیده است . استرس بخش غیر قابل انکار زندگی روزمره است که بر بهداشت جسم و روان میتواند موثر باشد برخی بر این عقیده اند که استرس با غالب بیماری های آدمی در رابطه است و چنانچه به نحو مطلوب اداره نشود، پیامدهای نامطلوب رنج، بیماری و صرف هزینه های گزاف را در پی دارد . واکنش ما به استرس ها موجب بیماری میشود . تجربه های هیجانهای ناشی از رویداد های استرس زا، معمولا به حدی ناراحت کننده است که اقدامات کنار آمدن با استرس را به دنبال خواهد داشت (داوری، 1386).
راهبردهای مقابله ای را روش تغییر موقعیتها و یا تفسیر موقعیتها می دانند. به نظر آنها این راهبردها فرایند پویا و مداوم هستند و به طور کلی به دو نوع تقسیم می شوند: مسأله مدار و هیجان مدار. راهبردهای مقابله ای مسأله مدار بیانگر اعمالی هستند که هدفشان تغییر یا کاهش موقعیتهای فشار زاست. معمولا زمانی که موقعیت یا رویداد، قابل تغییر باشد و یا فرد چنین تصور کند که می تواند موقعیت را کنترل کرده و آن را تغییر دهد، از اهبرد مساله مدار استفاده می کند. راهبردهای مقابله ای هیجان مدار عبارت است از تنظیم پاسخ هیجانی فرد در برابر مسله. در صورتی که موقعیت یا رویداد، غیر قابل تغییر باشد و یا فرد چنین تصوری داشته باشد، در این حالت از راهبرد هیجان مدار استفاده می نماید( بند و درایدن ، 2004).
یافته های تحقیقات مؤید آن است که سطوح پایین تر در مقابله با سطوح بالاتر تنیدگی و تنش در نظام خانواده ارتباط دارند. میزان تنیدگی در این خانواده ها نیز به مراتب بیشتر است و در نتیجه الگوها و نوع راهبردهای مقابله نیز در آنها با سایرین نیز متفاوت است( سیوبرگ ، 2002).
غرایی و همکاران (1389) در پژوهشی تحت عنوان اثر بخشی آموزش حل مسأله در تغییر راهبردهای مقابله ای دانشجویان، دریافتند که آموزش حل مسأله در تغییر راهبردهای مقابله ای تاثیرگذار است که در برخی از آنها (حل مسأله، جلب حمایت اجتماعی ) تفاوت بین دو گروه آزمایش و گروه کنترل از لحاظ آماری معنادار می باشد. همچنین در سایر راهبردهای مقابله ای ( مانند ارزیابی شناختی، مهار هیجانی، مهار جسمانی ) هرچند تغییرات بالینی مشاهده شد، ولی از لحاظ آماری معنادار نبود. مبتنی بر یافته ها می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت حل مسأله بطور کلی نمیتواند به تغییر در راهبردهای مقابله ای منجر گردد که نتایج این پژوهش بود (غرایی و همکاران،1389)
تحقیقات روی (2008) نشان می دهد که پاسخ های مقابله ای افراد سازش یافته با افراد سازش نایافتگی جسمی و روانی متفاوت است.در مطالعه مدی ( 2004) معلوم شد دانشجویانی که وقایع ناخوشایند را به صورت درونی، پایدار و کلی تبیین می کنند در موقعیتهای غیر قابل کنترل درماندگی بیشتری را تجربه می نمایند.
هوش معنوی یکی از مفاهیمی است که در پرتو توجه و علاقه جهانی روانشناسان به حوزه ی دین و معنویت، مطرح شده و توسعه پیدا کرده است . هوش معنوی سازنده های معنویت و هوش را درون یک سازه ی جدید ترکیب میکند . (ایمونز، 1999؛ نقل از معلمی و همکاران، 1389) .
نوبل و وگان (2004) به نقل از نازل، معتقدند که مولفه های هشت گانه ای که نشان دهنده ی هوش معنوی رشد یافته هستند، عبارتند از: درستی و صراحت، تمامیت، تواضع، مهربانی، سخاوت، تحمل، مقاومت و پایداری و تمایل به برطرف کردن نیاز دیگران (نازل، 2004؛ نقل از غباری بناب و همکاران، 1386) .
مک شری و همکاران تاکید میکنند که هوش معنوی زیر بنای باور های فرد است که سبب اثرگذاری بر عملکرد وی میشود، به گونه ای که شکل واقعی زندگی را قالب بندی می کند . هوش معنوی باعث افزایش قدرت انعطاف پذیری و خودآگاهی انسان شده است؛ به طوری که در برابر مشکلات و سختی های زندگی، بردباری و صبوری بیشتری دارند . در واقع هوش معنوی ظرفیتی برای الهام است و با شهود و نگرش کل نگر به جهان هستی، در جستجوی پاسخی برای پرسش های بنیادی زندگی و نقد سنت ها و آداب و رسوم می باشد (مک شری،2002؛ نقل از غباری بناب و همکاران، 1386) .
ایمونز(2000) معتقد است پایه های زیست شناختی هوش معنوی را از سه سطح می توانیم بررسی کنیم: زیست شناختی تکاملی، ژنتیک رفتاری و سیستم های عصبی .
همچنین دیویسون و همکارانش (2003)دریافتند به کسانی که مراقبه عمیق آموزش داده شده بود، فعالیت کرتکس پیشانی آنها فعالیت بیشتری نسبت به سایر افراد داشت (آمرام و دایر،2007؛ نقل از رجایی،1389)
احمدی و کجباف (1387) در پژوهشی، نگرش معنوی دانشجویان دانشگاه اصفهان و ارتباط آن با برخی ویژگی جمعیت شناختی را مورد بررسی قرار دادند. آنها دریافتند که دانشجویان نگرش های متفاوتی نسبت به معنویت و ارتباط آن با مذهب دارند. نتایج این پژوهش نشان داده است که بین نگرش معنوی و جنسیت ارتباط معناداری وجود دارد. به عبارتی زنان نسبت به مردان از نگرش معنوی بالاتری برخوردارند. همچنین بین نگرش معنوی با سن، نمره، پیشرفت تحصیلی، درآمد خانواده، گروه های مختلف تحصیلی و وضعیت تاهل رابطه ی معنی داری بدست نیامده است. (احمدی و کجباف،1387)
یعقوبی (1389) در پژوهشی، رابطه ی هوش معنوی با میزان شادکامی دانشجویان دانشگاه بوعلی همدان را مورد بررسی قرار داده و دریافته است که بین گروه های مختلف دانشجویان، تفاوت معناداری وجود دارد بدین معنا که با افزایش نمره هوش معنوی میزان نمره ی شادکامی نیز افزایش می یابد که در این پژوهش منظور از گروه های مختلف، گروه های آموزشی و دانشکده های مختلف موجود در دانشگاه می باشد. (یعقوبی،1389)
معلمی و همکاران (1389) در پژوهشی رابطه ی بین سلامت روان، هوش معنوی و افکار ناکارآمد در دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان را مورد بررسی قرار دادند. یافته های این پژوهش تحت عنوان مذکور حاکی از آن است که بین هوش معنوی و سلامت روان همبستگی مثبت معنی دار و بین هوش معنوی و افکار ناکارآمد و بین سلامت روان و افکار ناکارآمد نیز همبستگی منفی وجود دارد. درواقع تحلیل رگرسیون نشان داد که هوش معنوی و نیز افکار ناکارآمد، قادر به پیش بینی قسمتی از واریانس سلامت روان می باشد. نتیجه گیری حاصله از این یافته ها نشان داد که هوش معنوی و افکار ناکارآمد دانشجویان، بر سلامت روان ایشان موثر می باشد و این دو بر سلامت روان موثر واقع میشوند. (معلمی و همکاران، 1389)


امروزه که با توجه به مشکلات معیشتی و اجتماعی و عاطفی افراد دچار سردرگمی و استرس در مقابل مشکلاتشان شده اند و همچنین بی توجهی به مسائل مذهبی و ایدئولوژیک و رهنمون یافتن به سمت پوچ گرایی افراد را دچار تعارضات و اضطراب های جدیدی کرده اند، مقابله با این استرس ها تنها راه نجات از این سم های مهلک برای زندگی انسان است، مسیری که اگر درست انجام شود انسان را نجات میدهد و اگر اصلا انجام نشود انسان را به نیستی هدایت میکشد .انسانی که فطرتا خدایی است و همواره خدا را می جوید چطور شده است که هم از خود و هم از خدای خود غافل شده است و سرگشته و بی قرار دنیایی شده است که محل گذر است نه محل ماندن. دنیایی که با وجود تمام زیبایی اش انسان را در نگرانی هایش و اضطرابها و استرس هایش غرق کرده است .. از این این سوال پیش می آید که هوش معنوی تا چه اندازه می تواند راهبردهای مقابله با استرس را پیش بینی نماید؟آیا بین هوش معنوی و راهبرد مقابله با استرس رابطه ی معناداری وجود دارد؟

روش پژوهش
جامعه آماري و نمونه مورد بررسي: اين پژوهش از نوع ارتباطي همبستگي مي باشد و يك تحقيق بنيادي محسوب مي شود که به بررسی رابطه هوش معنوی و راهبردهای مقابله با استرس می باشد که بصورت(کمی و کیفی) در میان دانشجویان انجام گردیده است. جامعه آماری 100 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر می باشد که 50 نفر زن و 50 نفر مرد می باشد که بصورت تصادفی انتخاب شده اند. متغیر پیش بین راهبرد مقابله با استرس،و متغیر ملاک هوش معنوی می باشد.همچنین متغیر کنترل،جنسیت، تحصیلات و برخورداری ا سلامت روان می باشد.روش آماری مورد نظر همبستگی پیرسون می باشد.

روش اندازه گیری:
الف) پرسشنامه هوش معنوی:
پرسشنامه 42 سئوالی هوش معنوی دارای 4 عامل می باشد. عامل اول دارای 12 ماده است. ماده هایی که روی عامل اول قرار گرفته اند به روشنی تفکر کلی و اعتقاد افراد اشاره دارد لذا عامل اول بعنوان ((تفکر کلی و بعد اعتقادی)) نام گذاری گردید. عامل دوم دارای 14 ماده می باشد. ماده هایی که روی عامل دوم قرار دارد توانایی مقابله و تعامل با مشکلات را نشان میدهند لذا عامل دوم بعنوان ((توانایی مقابله و تعامل با مشکلات)) نامگذاری گردید. عامل سوم دارای 8 ماده می باشد. ماده هایی که روی عامل سوم قرار گرفته اند سجایای اخلاقی را مدنظر دارند از اینرو عامل سوم تحت عنوان ((سجایای اخلاقی نامگذاری گردید. عامل چهارم دارای 7 ماده می باشد. ماده هایی که روی عامل چهارم قرار دارند خودآگاهی و عشق و علاقه را نشان می دهند. از این رو بعنوان ((خود آگاهی و عشق و علاقه)) نامگذاری گردید.
پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن:
این یک پرسشنامه 66 ماده ای است که توسط لازاروس و فولکمن و بر اساس یک نظریه شناختی – پدیدار شناختی درباره تنیدگی، برآورد و مقابله ساخته شده است، ئ به سنجش افکار و اعمالی که افراد برای مقابله با برخورد با تنیدگی های زندگی روزمره بکار می روند، می پردازند و در یک مقیاس 4 درجه ای( اصلا، گاهی اوقات، معمولاو زیاد) نمره گذاری می شود. قدمگاهی و دژکام( 1998) ضریب همسانی درونی را با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ 61% تا 79% و اعتبار باز آزمایی آن را به مدت 4 هفته 59% تا 83% گزارش کردند. الگوی هشتگانه که توسط این پرسشنامه بررسی می شود به دو دسته روش های مساله مدار( جستجوی حمایت اجتماعی، مسئولیت پذیری، حل مدبرانه مسئله و ارزیابی مجدد مثبت ) و هیجان مدار( مقابله رویارو گر، دوری جویی ، گریز- اجتناب و خویشتنداری) تقسیم شده است( حیدری و همکاران، 2011).
روش تجزیه و تحلیل داده ها
داده های به دست آمده از پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار spss18 و در بخش آمار توصیفی میانگین و انحراف استاندارد و در بخش آمار استنباطی روش همبستگی پیرسون اانجام شده است.
اعتقادي تامل اخلاقي عشق استرس تفکر هوش
ميانگين 39.7129 74.3366 58.2970 32.4257 126.5050 148.2673 192.3564
خطاي برآورد ميانگين .56801 .59174 .46619 .41776 2.35076 .98090 1.22342
ميانه 38.0000 75.0000 58.0000 31.0000 141.0000 146.0000 190.0000
انحراف معيار 5.70848 5.94689 4.68518 4.19844 23.62483 9.85788 12.29519



متغیر ها میانگین میانه انحراف معیار
راهبرد مقابله با استرس 168 166 197
رویارویی 14.59 14.50 190
حمایت اجتماعی 16.50 16 0.475-
فرار- اجتناب 18.98 19 2.32
مسئولیّت پذیری 10.69 11 0.475-

تعداد متغیرهای جامعه نمونه آماری در نظر گرفته شده برای این پژوهش در کل 50 دانشجوی دختر و 50 دانشجوی پسر می باشد.

فرضیه اول: بین هوش معنوی و استرس رابطه وجود دارد؟

خلاصه آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون

متغیرها
ضريب همبستگي پيرسون سطح معني داري دو دامنه
هوش معنوی 1 .
کنارآمدن با استرس .25(*) .020
*ضریب همبستگی در سطح 05/0 و دو دامنه معنی دار است

تفسیر:
با توجه به اینکه مقدار ضریب همبستگی بین هوش معنوی و استرس در حد 25/0 و در سطح معنی داری 05/0 و دو دامنه معنی دار است می توان گفت رابطه معنی داری بین هوش معنوی و استرس وجود دارد.





فرضیه دوم: بین مولفه توانایی مقابله و تعامل با مشکلات و مدیریت استرس رابطه وجود دارد؟



متغیرها ضريب همبستگي پيرسون سطح معني داري دو دامنه
مدیریت استرس 1 .
تعامل با مشکلات 25(**) .009
توانایی مقابله 28(**) .006
**ضریب همبستگی در سطح 01/0 و دو دامنه معنی دار است
تفسیر:
با توجه به اینکه مقدار ضریب همبستگی مدیریت استرس با تعامل با مشکلات در حد 25/0 و با توانایی مقابله در حد 28/0در سطح معنی داری 05/0 و دو دامنه معنی دار است می توان گفت رابطه معنی داری بین مولفه توانایی مقابله و تعامل با مشکلات و مدیریت استرس وجود دارد.


فرضیه سوم: بین مولفه خودآگاهی و عشق و علاقه و مدیریت استرس رابطه وجود دارد؟
متغیرها ضريب همبستگي پيرسون سطح معني داري دو دامنه
کنارآمدن با استرس 1 .
خودآگاهی 25(**) .009
عشق و علاقه 29(**) .006
**ضریب همبستگی در سطح 01/0 و دو دامنه معنی دار است
تفسیر:
با توجه به اینکه مقدار ضریب همبستگی مدیریت استرس با خودآگاهی در حد25/0 و با عشق و علاقه در حد 29/0در سطح معنی داری 01/0 و دو دامنه معنی دار است می توان گفت رابطه معنی داری بین مولفه خودآگاهی و عشق و علاقه و مدیریت استرس وجود دارد.



"بحث و نتیجه گیری"


فرضیه اول: بین هوش معنوی ومقابله با استرس رابطه وجود دارد؟
با توجه به فرضیه ی پژوهشی که نتایج آن در جدول فرضیه اول آورده شده است،مقدار ضریب همبستگی بین هوش معنوی و استرس در حد 23/0 و در سطح معنی داری 05/0 و دو دامنه معنی داراست و این بیانگر این مطلب است که رابطه معنی داری بین هوش معنوی و استرس وجود دارد و با توجه به پژوهش های انجام شده در این زمینه نتایج بدست آمده با نتایج سایر پژوهشگران در یک راستا و همسو است و تطابق دارد .
عنایتی و همکاران (1388) در پژوهشی تحت عنوان بررسی اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر استفاده از روش های رویارویی با استرس در بین دانشجویان دختر مقطع متوسطه ی شهر اهواز ، دریافتند که آموزش هوش هیجانی بر استفاده از روش های رویارویی با استرس در بین دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر اهواز موثر است (عنایتی و همکاران ، 1388)
فرضیه دوم: بین مولفه توانایی مقابله و تعامل با مشکلات و مدیریت استرس رابطه وجود دارد؟
تحقیقات متیود (2004)،نشان داده است که اگرچه دو جنس،در تعداد وقایع استرس زای تجربه شده تفاوتی نداشتند،زنان نسبت به مردان،وقایع زندگی را منفی تر و غیر قابل کنترل تر ارزیابی کرده اند.علاوه بر این،زنان در مقایسه با مردان در سبک های مقابله اجتنابی،هیجان مدار و اختلالات روانشناختی و نشانه های بیماری های جسمی،نمرات بالاتری بدست آوردند.به عبارتی دیگر،زنان در مقایسه با مردان،نمرات هیجانی بالاتری نشان دادند. (خانی ،1390)
مطالعات ولز (2000) ، نشان میدهد که اختلالات روانشناختی هنگامی که راهبردهای مقابله ای ناسازگار مثل تفکر درجاماندگی،اجتناب و سرکوبی فکر اصلاح خود باورهای ناکارآمد را با شکست مواجه می سازد تداوم می یابند و باعث می شوند که اطلاعات منفی در مورد خود افزایش یابند(خانی ، 1390)
با توجه به فرضیه ی پژوهشی که نتایج آن در جدول فرضیه سوم آورده شده است، مقدار ضریب همبستگی مدیریت استرس با تعامل با مشکلات در حد 26/0 و با توانایی مقابله در حد 27/0در سطح معنی داری 05/0 و دو دامنه معنی داراست و این بیانگر این مطلب است که رابطه معنی داری بین مولفه توانایی مقابله و تعامل با مشکلات و مدیریت استرس وجود دارد.
با توجه به پژوهش های انجام شده در این زمینه نتایج بدست آمده با نتایج سایر پژوهشگران در یک راستا و همسو است و تطابق دارد .

فرضیه سوم:بین مولفه خودآگاهی و عشق و علاقه و مدیریت استرس رابطه وجود دارد؟
با توجه به فرضیه ی پژوهشی که نتایج آن در جدول فرضیه پنجم آورده شده است مقدار ضریب همبستگی مدیریت استرس با خودآگاهی در حد 26/0 و با عشق و علاقه در حد 27/0در سطح معنی داری 01/0 و دو دامنه معنی داراست و این بیانگر این مطلب است که رابطه معنی داری بین مولفه خودآگاهی و عشق و علاقه و مدیریت استرس وجود دارد.
با توجه به نتایج بدست آمده لازم است کلاس هایی در باب معنویت و راهبردهای مقابه با استرس برای دانشجویان و اقشار برگزار گردد و این پژوهش بر طیف های مختلفی اجرا و نتایج آن مورد بررسی قرار گیرد.
از جمله محدودیت های پژوهش تعداد سوالات زیاد پرسشنامه می باشد که سبب خستگی پاسخ دهندگان می گردید.
















منابع و مآخذ:
- احمدی، سید جعفر، کج باف، محمد باقر(1387). بررسی نگرش معنوی دانشجوبان دانشگاه اصفهان و ارتباط با برخی ویژگی های جمعیت شناختی.
- خانی، سیمین دخت (1390). ساخت و هنجاریابی پرسشنامه راهبردهای کنارآمدن دانشجویان با استرس. فصلنامه ی اندیشه های تازه در علوم تربیتی، سال ششم، شماره 2، بهار 90.
- داوری، رحیم (1386)، رابطه ی خلاقیت و هوش هیجانی، با سبک های کنارآمدن با استرس، فصلنامه اندیشه و رفتار، دوره ی دوم، شماره ی 6، زمستان 1386، صفحه ی 49-62.
- رجایی، علیرضا (1389). هوش معنوی: دیدگاه ها و چالش ها، پژوهشنامه تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بجنورد شماره ی 22، بهار 1389، صفحه ی 21-50.
- غباری بناب، باقر، لواسانی، مسعود و محمدی، محمدرضا (1384). ساخت مقیاس تجربه ی معنوی، دانشجویان روانشناسی 90، 261-278.
- غرایی، بنفشه، زنوزیان، سعیده، یکه یزدان دوست، رخساره (1389). اثر بخشی آموزش حل مسئله در تغییر راهبردهای مقابله ای دانشجویان، فصلنامه علمی – پژوهشی روانشناسی دانشگاه تبریز، سال پنجم، شماره ی 20، زمستان 1389، صفحه 83-101.
- عنایتی، میرصلاح الدین، هویزاوی، زهره (1388). بررسی اثر بخشی آموزش هوش هیجانی بر استفده از روش های رویارویی با استرس در بین دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر اهواز، پایان نامه ی کارشناسی ارشد زهره هویزاوی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات خوزستان.
- معلمی، صدیقه، بخشانی، نور محمد، رقیبی، مهوش (1389). بررسی رابطه ی سلامت روان، هوش معنوی و افکار ناکارآمد در دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان،زمستان 1389، فصلنامه ی اصول بهداشت روانی.
- یعقوبی، ابوالقاسم (1389). بررسی رابطه ی هوش معنوی با میزان شادکامی دانشجویان دانشگاه بوعلی همدان، تابستان 89، فصلنامه ی پژوهش در نظام های آموزشی، صفحه ی 92- 105.
- Bond, F.W.;Dryden, w.(2004).Handbook of brief cognitive behavior Therapy,Jhon Wiley and sons Ltd, The Atrium, soutbern Gate, chichester, west Sussex 19 8SQ, England.

پست های اخیر از زهراافکاری :
رنگ خود را انتخاب کنید
تنظیمات قالب