بيماري فشارخون در کودکان، موضوعي است که با افزايش روزافزون شمار مبتلايان به چاقي در اين گروه سني، بازنگري جديتري را ميطلبد. محققان تخمين زدهاند 3 تا 5 درصد از کودکان هر جامعهاي به بيماري فشارخون بالا مبتلا هستند. امروزه ميدانيم اين بيماري در کودکان با افزايش خطر وقوع مشکلات قلبي-عروقي و نيز فشارخون مقاوم به درمان در بزرگسالي مرتبط است. در ادامه، به معرفي بيماري فشارخون در کودکان و درمانهاي غيردارويي و دارويي آن اشاره خواهد شد.
همانطور که ميدانيد، 2 نوع فشارخون بالا مطرح است؛ اوليه و ثانويه. بيماري فشارخون اوليه با سابقه خانوادگي فشارخون يا بيماري قلبي-عروقي در ارتباط است و بيماري فشارخون ثانويه ناشي از بيماريهاي ديگري مانند بيماري کليوي، بيماري قلبي يا اختلالهاي سيستم اندوکرين است. در جمعيت کودکان، فشارخون اوليه بيشتر با بيماريهاي بزرگسالي (چاقي و سابقه خانوادگي فشارخون يا بيماري قلبي) مرتبط است. بهطور کلي، در کودکان بالاي 3 سال اندازهگيري فشارخون طي هر ويزيت توصيه ميشود. در صورت ابتلا به مشکلات جنيني، نارس بودن هنگام تولد، بيماري مادرزادي قلبي، عفونتهاي ادراري مکرر، بيماري کليوي، پيوند مغز استخوان يا ارگان و نيز افزايش فشار داخل جمجمهاي، کنترل مرتب فشارخون در سنين کمتر از 3سال نيز ضروري است. روش توصيهشده براي اندازهگيري فشارخون در کودکان، سمع صداهاي داخل بدن با استفاده از استتوسکوپ است. در کودکان و نوجواناني که شک به بيماري فشارخون در مورد آنها مطرح است، استفاده از داروهاي محرک، غذاها و نوشيدنيهاي حاوي کافئين، شکر و شکلات در فاصله زماني 30 دقيقه قبل از اندازهگيري فشارخون ممنوع است. 5 دقيقه قبل از اندازهگيري، کودک يا نوجوان را در وضعيت آرامي بنشانيد. استفاده از کاف با اندازه مناسب براي هر کودک يا نوجوان ضروري است.
درمانهاي غيردارويي فشارخون بالا در کودکان
کاهش فشارخون حاصل از تعديل عادتهاي فردي، باعث کاهش خطر ابتلا به بيماريهاي قلبي-عروقي ميشود. در کودکان در معرض خطر بيماريهاي قلبي-عروقي، شروع رژيم غذايي کاهنده فشارخون توصيه ميشود. سن شروع رژيم غذايي در بيماران علامتدار، 12 ماهگي است. رژيم غذايي مذکور غني از ميوهها و سبزيجات تازه و بهطور کلي کمچرب، پرفيبر و همراه با محدوديت مصرف سديم روزانه است. (2/1 گرم در روز براي سنين 4 تا 8 سال و 5/1 گرم در روز براي کودکان بزرگتر.) علاوه بر تدابير تغذيهاي، کاهش وزن در بيماران چاق و افزايش فعاليتهاي روزانه نيز سودمندند. 30 تا 60 دقيقه فعاليت ورزشي حداقل در 3 تا 4 روز در هفته توصيه شده است.
درمانهاي دارويي فشارخون بالا
در کودکان
داروهاي ضدفشارخون در کودکان و نوجوانان در صورت ابتلا به بيماري علامتدار فشارخون، آسيب ارگان (هايپرتروفي بطن چپ، رتينوپاتي و پروتيينوري)، فشارخون ثانويه، مرحله يک بيماري فشارخون که به تعديل عادتهاي روزانه پاسخ نداده است و مرحله 2 بيماري فشارخون بايد شروع شوند. شروع دارودرماني فشارخون بايد تکدارويي و با کمترين دوز موثر باشد. تمام گروههاي دارويي اصلي ضدفشارخون را ميتوان در کودکان تجويز کرد.
مهارکنندههاي آنزيم مبدل آنژيوتانسين: تجويز اين داروها در مقايسه با ساير گروههاي دارويي ضدفشارخون در کودکان مقبولتر است. مطالعههاي متعددي روي تجويز ليزينوپريل در کودکان انجام شده است. تجويز ليزينوپريل در درمان کودکان 6 تا 16 سال مبتلا به فشارخون مورد تاييدFDA است. عوارض جانبي ناشي از مصرف ليزينوپريل عبارتند از سرفههاي خشک، افت فشارخون، هايپرکالمي، نارسايي حاد کليوي و افزايش کراتينين سرم.
بلوککنندههاي گيرنده آنژيوتانسين: مطالعههاي متعددي اثربخشي بلوککنندههاي گيرنده آنژيوتانسين در درمان فشارخون کودکان را مورد بررسي قرار دادهاند. ايربزارتان (Irbesartan) در 2 مطالعه گذشتهنگر، يکي توسط ونويگير
(Von Vigier) و همکاران روي 20 بيمار و ديگري توسط فرانسيني (Franscini) و همکاران روي 44 بيمار بررسي شدند. هر 2 مطالعه کاهش قابلتوجهي در فشارخون شرياني توسط ايربزارتان را نشان دادند. بهطور کلي، بلوککنندههاي گيرندههاي آنژيوتانسين بهخوبي از سوي بيماران تحمل ميشود و شايعترين عوارض گزارششده در مصرفکنندگان عبارت بودند از سرفه، سردرد، گيجي و هايپرکالمي.
بلوککنندههاي گيرنده کلسيم: آملوديپين (Amlodipine) و فلوديپين (Felodipine) در کودکان 6 تا 18 سال مورد بررسي قرار گرفتهاند. نتايج نشان دادهاند آملوديپين با دوز 5/2 ميليگرم فشارخون سيستولي را 9/6ميليمتر جيوه و با دوز 5 ميليگرم فشارخون سيستولي را 7/8ميليمتر جيوه کاهش ميدهد. الگوي مصرف يکبار در روز و عوارض جانبي محدود و قابلقبول، آملوديپين را انتخاب مقبولي کرده است. به نظر نميرسد فلوديپين در کاهش فشارخون سيستولي به اندازه آملوديپين موثر باشد. شايعترين عوارض بلوککنندههاي گيرنده آنژيوتانسين عبارتند از سردرد، گرگرفتگي، گيجي و ادم محيطي.
بتابلاکرها: پروپرانولول، اولين بتابلاکر مورد استفاده در آمريکا و پرمصرفترين بتابلاکر در گروه کودکان است. در يک مطالعه، در کودکان تحت درمان با دوز روزانه 5/2 ميليگرم به ازاي هر کيلوگرم از وزن بدن بتابلاکر، بهطور متوسط 26 ميليمترجيوه از فشار سيستولي و 20 ميليمتر جيوه از فشار دياستولي کاسته شد. ضعف شايعترين عارضه گزارششده در شروع درمان با بتابلاکر است و معمولا طي 6-4 هفته خودبخود برطرف ميشود.
ديورتيکها: با وجود آنکه تجويز ديورتيکها براي درمان بيماري فشارخون در گروه کودکان رايج است، تاکنون هيچ مطالعه باليني بزرگي روي آنها انجام نشده است. هيدروکلروتيازيد (Hydrochlorothiazide) و کلرتاليدون (Chlorthalidone) درمانهاي موثري براي گروه کودکان گزارش شدهاند. عوارض جانبي مرتبط با مصرف ديورتيکها عبارتند از هايپرکالمي، هايپرناترمي و ژنيکوماستي در مردان