راهی برای پیروز شدن و غلبه بر مشکلات
براى پیشرفت و پیروزى بر مشکلات دو رکن اساسى لازم است، یکى پایگاه نیرومند درونى و دیگر تکیه گاه محکم برونى، در آیات قرآن به این دو رکن اساسى با تعبیر “صبر” و “صلوة” اشاره شده است: صبر آن حالت استقامت و شکیبایى و ایستادگى در جبهه مشکلات است، و نماز پیوندى است با خدا و وسیله ارتباطى است با این تکیه گاه محکم….
- – – –
الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَیْهِ راجِعُونَ (بقره ۴۶)
(خاشعان) کسانى هستند که به (قیامت و) ملاقات (با حساب) پروردگارشان و بازگشت به او ایمان دارند.
در مقاله قبل پیرامون این آیه توضیحاتی ذکر شد و دراین مقاله به نکته مهم این آیه می پردازیم:
لقاء اللَّه” چیست؟
تعبیر به” لقاء اللَّه” در قرآن مجید کراراً آمده است، و همه به معنى حضور در صحنه قیامت مىباشد، بدیهى است منظور از ” لقاء ” و ملاقات خداوند ملاقات حسى، مانند ملاقات افراد بشر با یکدیگر نیست، چرا اینکه خداوند نه جسم است و نه رنگ و مکان دارد که با چشم ظاهر دیده شود، بلکه منظور یا مشاهده آثار قدرت او در صحنه قیامت و پاداش ها و کیفرها و نعمتها و عذاب هاى او است، چنان که گروهى از مفسران گفتهاند.
یا به معنى یک نوع شهود باطنى و قلبى است، زیرا انسان گاه به جایى مىرسد که گویى خدا را با چشم دل در برابر خود مشاهده مىکند، به طورى که هیچ گونه شک و تردیدى براى او باقى نمىماند.
این حالت ممکن است بر اثر پاکى و تقوا و عبادت و تهذیب نفس در این دنیا براى گروهى پیدا شود، چنان که در نهج البلاغه مىخوانیم: یکى از دوستان دانشمند على (علیه السلام) به نام” ذعلب یمانى” از امام (علیه السلام) پرسید” هل رایت ربک”:” آیا خداى خود را دیدهاى”؟!
امام (علیه السلام) فرمودند: «أ فاعبد ما لا ارى» آیا خدایى را که نبینم پرستش کنم”؟! و هنگامى که او توضیح بیشتر خواست امام اضافه کردند: لا تدرکه العیون بمشاهدة العیان و لکن تدرکه القلوب بحقائق الایمان. ” چشم هاى ظاهر هرگز او را مشاهده نکنند، بلکه قلب ها به وسیله نور ایمان او را درک مىنمایند” (نهج البلاغه کلام ۱۷۹)
ولى این حالت شهود باطنى در قیامت براى همگان پیدا مىشود، چرا که آثار عظمت و قدرت خدا در آنجا آن چنان آشکار است که هر کوردلى هم ایمان قطعى پیدا مىکند.
راه پیروزى بر مشکلات!!
وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعِینَ (بقره ۴۵)
و از صبر و نماز یارى جویید و این کار جز براى خاشعان، گران و سنگین است.
هنگامى که مشکل مهمى براى على (علیه السلام) پیش مىآمد به نماز بر مىخاست سپس این آیه را تلاوت مىفرمود” وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ”
در مقاله قبل توضیحاتی پیرامون این آیه نیز ذکر کردیم و در این مقاله به نکته مهم آن می پردازیم:
براى پیشرفت و پیروزى بر مشکلات دو رکن اساسى لازم است، یکى پایگاه نیرومند درونى و دیگر تکیه گاه محکم برونى، در آیات قرآن به این دو رکن اساسى با تعبیر “صبر” و “صلوة” اشاره شده است: صبر آن حالت استقامت و شکیبایى و ایستادگى در جبهه مشکلات است، و نماز پیوندى است با خدا و وسیله ارتباطى است با این تکیه گاه محکم.
گر چه کلمه “صبر” در روایات فراوانى به روزه تفسیر شده است، ولى مسلماً منحصر به روزه نیست، بلکه ذکر روزه به عنوان یک مصداق بارز و روشن آن است، زیرا انسان در پرتو این عبادت بزرگ ارادهاى نیرومند و ایمانى استوار پیدا مىکند و حاکمیت عقلش بر هوس هایش مسلم مىگردد.
مفسران بزرگ در تفسیر این آیه نقل کردهاند که رسول گرامى اسلام هر گاه با مشکلى روبرو مىشد که او را ناراحت مىکرد از نماز و روزه مدد مىگرفت. (مجمع البیان ذیل آیه مورد بحث)
و نیز از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: “هنگامى که با غمى از غم هاى دنیا روبرو مىشوید وضو گرفته، به مسجد بروید، نماز بخوانید و دعا کنید، زیرا خداوند دستور داده “وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ” (مجمع البیان ذیل آیه مورد بحث)
توجه به نماز و راز و نیاز با پروردگار نیروى تازهاى در انسان ایجاد مىکند و او را براى رویارویى با مشکلات نیرو مىبخشد.
در کتاب” کافى” از امام صادق (علیه السلام) مىخوانیم :
«کان على (علیه السلام) اذا اهاله امر فزع قام الى الصلاة ثم تلا هذه الایة و استعینوا بالصبر و الصلاة» “ هنگامى که مشکل مهمى براى امام على (علیه السلام) پیش مىآمد به نماز بر مىخاست سپس این آیه را تلاوت مىفرمود” وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ”.
آرى نماز انسان را به قدرت لایزالى پیوند مىدهد که همه مشکلات براى او سهل و آسان است و همین احساس سبب مىشود که انسان در برابر حوادث نیرومند و خونسرد باشد.
نجات از سلطهى طاغوت، از بزرگترین نعمتهاى الهى!!
یا بَنِی إِسْرائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمِینَ (بقره ۴۷)
اى بنى اسرائیل! نعمتم را که به شما ارزانى داشتم، بیاد آورید و این که من شما را بر جهانیان برترى بخشیدم.
براى پیشرفت و پیروزى بر مشکلات دو رکن اساسى لازم است، یکى پایگاه نیرومند درونى و دیگر تکیه گاه محکم برونى، در آیات قرآن به این دو رکن اساسى با تعبیر” صبر” و” صلوة” اشاره شده است: صبر آن حالت استقامت و شکیبایى و ایستادگى در جبهه مشکلات است، و نماز پیوندى است با خدا و وسیله ارتباطى است با این تکیه گاه محکم
این آیه، از فرزندان و نسل حضرت یعقوب مىخواهد که براى معرفت بیشتر خداوند و زنده شدن روح شکرگزارى و دلگرم شدن به نعمتهاى الهى، از آن موهبتها و نعمتها یاد کنند.
این نعمت ها دامنه گستردهاى دارد، از نعمت هدایت و ایمان گرفته تا رهایى از چنگال فرعونیان و باز یافتن عظمت و استقلال همه را شامل مىشود.
شاید بعضى تصور کنند که منظور از ” فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمِینَ” این باشد که آنها را بر تمام جهانیان در تمام ادوار برترى بخشیده است. ولى با توجه به سایر آیات قرآن روشن مىشود که مقصود برترى آنها نسبت به افراد محیط و عصر خودشان است زیرا در قرآن مىخوانیم” کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ …” شما (مسلمانان) بهترین امتى بودید که براى نفع انسانها آفریده شدهاید.” (آل عمران آیه ۱۱۰)
و در جاى دیگر درباره بنى اسرائیل مىخوانیم: “وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ کانُوا یُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا” ما این مستضعفان را وارث مشرق و مغرب زمین کردیم” (سوره اعراف آیه ۱۳۷) روشن است که بنى اسرائیل در آن زمان وارث تمام جهان نشدند پس مقصود این است که وارث شرق و غرب منطقه خودشان گشتند بنابراین فضیلت آنها بر جهانیان نیز برترى نسبت به افراد همان محیط است.
همچنین ممکن است مراد از برترى، پیروزى حضرت موسى و قوم بنى اسرائیل بر فرعونیان باشد، نه برترى اخلاقى و اعتقادى. (جاثیه، ۱۶) زیرا قرآن بارها از بهانهجویىهاى بىمورد و بىاعتقادى آنها انتقاد مىکند.