موادمخدر یکی از معضلات اصلى و جدی جامعۀ بشرى در جهان متمدن امروز است، که میتواند از فردی به فرد دیگر و از نسلی به نسلی دیگر سرایت کند و ابعاد وسیع عوارض ناشی از مصرف آن، زندگی جسمی و روانی فرد و همچنین خانواده، فرهنگ، اقتصاد و اجتماع را به شدت متاثر و متضرر نمايد.
مواد مخدر، شامل همه ترکيبات و مشتقاتی است که کارکرد و فعالیت مغز را به صورت هيجان، افسردگی، رفتار نامناسب، عصبانیت یا اختلال درقضاوت و شعور تغییر میدهد، که هم از حیث تعداد افراد معتاد و هم از حیث پیچیدگی و خلاصى از اعتياد، یکی از مهمترین آسیب های اجتماعی دنياى معاصر محسوب می شود.
میزان خطر و تهدید مواد موادمخدر برای زندگی انسان، کمتر از تروریزم و سلاح های کيمياوی و میکروبی در جهان نیست؛ بلکه در مواردی به عنوان یک تهدید برحال و فعال اما آرام و پنهان، حیات بشر را به نابودی کشانده و بیشتر از هرسلاح کشنده و غیرفعال، عمل ميکند و علاوه بر زيانهاى جسمى؛ آثار روحى و روانی خطرناکى هم دارد.
سه دهه جنگ و ناامنی و نبود نظم و قانون در افغانستان؛ بستر مناسبی برای کشت و تولید و تجارت مواد مخدر، فراهم کرده و مبتنی بر آن، بلای خانمانسوز اعتیاد به تریاک و مواد مخدر، در میان مردم بطور روزافزون گسترش یافته و هم اکنون صدها هزار افغان اعم از زن و مرد بخصوص قشر جوان در سراسر مملکت، سرمایه های حیات و حرکت شانرا در آتش اعتیاد، خاکستر میکنند و قدم به قدم، و نفس به نفس به مرگ و نابودی کشانده میشوند.
اعتیاد به مواد مخدر نه تنها افراد معتاد؛ بلکه هر فرد ازافراد جامعه را تهدید میکند و هيچ فاصله و فرقی، بين فقير و غنی و باسواد و بيسواد و مسوول و غيرمسوول، نمیگذارد و به هركس كه با آن در تماس باشد نیز آسيب میرساند؛ و در نتیجه با افزایش غیرقابل کنترول افراد معتاد در اجتماع، خسارات و هزينه های فردی، خانوادگی، شغلی، اجتماعی و اقتصادی که در ذیل به آن اشاره میشود، بر جامعه تحمیل میگردد:
ضررهای فردی
استفاده از موادمخدر در سطح فردی، علاوه براینکه از لحاظ اخلاقی و شخصیتی؛ عواطف و احساسات را كمتر نموده، غرور و غیرت شخص را نابود میکند و هوش و حافظه و صفتهاى پسنديدۀ انسانی را از بين میبرد و سرانجام، افراد معتاد را با فلاکت و بدبختی در گوشه های انزوا به هلاکت میرساند؛ از حیث صحی نیز عضلات بدن را آسیب میرساند؛ جگر و گرده را از کار می اندازد؛ عفونت های خطرناکی همچون ایدز، هپاتیت، و کزاز را باعث میشود؛ بیماری های دوامداری مانند نفستنگی، برونشیت و سوء هاضمه را به وجود می آورد؛ باعث اختلالات قلبی و عروقی شده و سکته های قلبی و مغزی را تشدید میکند؛ موجب ناتوانی جنسی گردیده و به عقیمی و نازایی مرد و زن منجر میشود؛ جریان نورمال و عادی خواب را مختل میکند و به رشته های اعصاب صدمه می زند؛ با آسیب رساندن به مغز و تخریب حافظه، کند ذهنی، بی عقلی، و سرگيجى و فراموشی را افزایش میدهد؛ میزان افسردگی را بالابرده و صدمات شدید و جبران ناپذیر روحی و روانی را بر فرد تحمیل میکند.
ضررهای خانوادگی
ازآنجا که افراد معتاد در استفاده از مواد مخدر و نشه کردن خود، همواره به تنهایی و پنهانکاری نیاز دارند؛ رفته رفته به گوشه گیری و انزوا از جامعه و خانواده عادت مینمایند و با احساس بیتفاوتی و نفرت از خانواده، رفتار و کردار ناسالم و نامناسب اختیار میکنند؛ فرد معتاد با این برداشت که خانواده نسبت به او، دید منفی دارد؛ عکس العمل های منفی از خود نشان میدهد و اعمال و رفتاری همچون خشونت در خانواده شامل كودك آزاری و همسر آزاری؛ غفلت از تعلیم و تربیۀ فرزندان؛ ترک تحصیل و مخالفت با تحصيل اولاد و اعضای خانواده؛ تهدید و بدرفتاری و در مواردی حتی خودكشی فرزندان، از خود نشان میدهد. به همین ترتیب، عوارض و مسایلی همچون نابسامانی و آشفتگی خانواده؛ محدوديت در روابط سالم خارج از خانواده؛ پائین آمدن سطح اقتصادی و اجتماعی خانواده؛ بی كفايتی در سرپرستی خانواده؛ و بالاخره طلاق و از هم پاشیدن کانون گرم خانواده نیز از پیامدهای ناگواری است که گریبانگیر افراد معتاد به مواد مخدر میشود و اساس زندگی شانرا متلاشی میسازد.
ضررهای شغلی
استفاده از مواد مخدر، اعتبار فردی شخص معتاد را در جامعه به شدت خدشه دار میکند و فرصت و موقعیت شغلی وی را از بین میبرد؛ ازآنجا که شخص معتاد، در صورت نرسیدن مواد مورد ضرورت، دچار بحران روحی و جسمی شدید و غیرقابل تحمل میشود؛ خواسته یا ناخواسته در حین کار، میتواند سانحه و حادثه بیافریند و برای تهیه و تزریق مواد و نشه کردن با آن، ناچاراست از کار کنار برود و از وظیفه نیز غیرحاضر شود؛ همچنین دراثر ابتلا به اعتیاد و استفادۀ مواد مخدر، توان کاری و تحرک فزیکی خودرا از دست داده، در نهایت از وظیفه اخراج شود و بیکار و بی روزگار، باردوش خانه و جامعه گردد.
عوارض اقتصادی
یکی از پیامدهای دیگر استفاده از مواد مخدر در جامعه؛ عوارض اقتصادی است که از ناحیۀ افراد معتاد تحمیل میشود و بخشی از هزینه ها و سرمایه های ملی و اجتماعی را هدر میدهد؛ بدین معنا که یک شخص معتاد به مواد مخدر، وقتی از صف کار و نیروی تولیدکننده خارج میشود؛ هم یک بازوی درآمد و فعالیت جامعه تعطیل میگردد، و هم یک نیروی مصرف کننده در اجتماع افزوده میشود و خرچ و مصرف اقتصادی آن، تاوان دوش دیگر اعضای خانواده و جامعه میگردد.
از سوی دیگر، استعمال مواد مخدر توسط افراد در جامعه؛ هزینه های گرانی را بر پولیس در راستای مبارزه با جرایمی که بی واسطه یا باواسطه از مواد مخدر ناشی میشود، تحمیل میکند و فرصت زمانی محاکم و نیروهاى قضایی کشور را نیز به خود مصروف و معطوف میدارد. به همین ترتیب، هزینه های زیاد دیگری را هم در قسمت نگهداری مجرمین موادمخدر و معتادان در زندانها و هم در مراکز تربیت و تداوی ترک اعتیاد به خود اختصاص میدهد و نیز خسارات ناشی از مراقبت های صحی در شفاخانه ها و کلینیک هارا بر نهادهای ذیربط در جامعه تحمیل میکند.
ضررهای اجتماعی
اعتیاد به مواد مخدر، علاوه برتباهی و بربادی زندگی فردی؛ ضررهای جبران ناپذیراجتماعی همچون ضعف پایبندی به اصول اخلاقی و دینی؛ ارتکاب انواع انحرافات و جرايم مثل سرقت، فحشا، خشونت های اجتماعی و خانوادگی، تجاوز و قتل؛ افزايش شغل های كاذب و نامناسب؛ بيكاری، بی خانمانی و فقر، افزایش معتادان بخصوص دختران و پسران جوان، سرایت اعتیاد به افراد خردسال جامعه، افزایش تعداد مرگ ومیر ناشی از مصرف مواد مخدر؛ و پیوند بین قاچاق مواد مخدر و مسائل سیاسی و امنیتی را، بر خانواده و جامعه و کشور تحمیل میکند و سلامت و امنیت اجتماعی را به شدت مخدوش و مغشوش می سازد.