1-معمولا کودکان در سنین پائین در نقاشیهای خود،آسمان را درست بالا سر موضوع نقاشی خود میکشند و آدمها را به صورت ایستاده و راستتر ترسیم میکنند،بقیه قسمتها و جریانات مربوط به موضوع نقاشی را نیر در گوشه و کنار کاغذ جای میدهند،اما هرچه بزرگتر میشوند بهتر میتوانند ارتباط منطقی میان پدیدهها و موضوعات را بفهمند و به همین دلیل نقاشیهایشان نیز به واقعیت نزدیکتر میشود.
2-در میان سوژههای ترسیمشده آنچه مهم جلوه میکند،قدرت تخیل و ابداعات و خلاقیتها و استعداد در داستانپردازی آنهاست. آنها برای موضوعاتی که در نظر ما بیارتباط جلوه میکند،یک داستان میسازند.
3-برخی کودکان،موضوعات روزمره و عادی اطرافشان را ترسیم میکنند،بعضی دیگر رویاها و آرزوهای عالی و تازه خود را،دیگری کارهای ساختمانی،کلاس درس،کارگاه،کار در مزرعه،کمک به بزرگترها و...را رسم میکند.
4-رنگها به شرایط مختلف زندگی و محیط زیست کودکان بستگی دارد.کودکانی که در شمال ایران زندگی میکنند در نقاشیهای خود اکثرا رنگهایی بکار میبرند که با رنگ نقاشی کودکان جنوب ایران متفاوت است.حتی شرایط زندگی و فشارهای روانی و ناراحتیها و خوشیها در انتخاب رنگ و سوژه مؤثر است.
5-کودکان هرروزه در برخورد با مسایل مختلف،از محیط خانه گرفته تا کوچه و خیابان،مدرسه،بازار و سایر محیطها، برداشتهایی گوناگون و فراخور سن خود از آنها دارند که متأثر از فرهنگ جامعه ایشان است.
در کل نقاشی برای کودکان فقط وقت گذراندن نیست،بلکه آنها با این کار، احساسات و خواستههای خود را مجسم میکنند،چیزی تازه بوجود میآورند و از این کار لذت میبرند و درعینحال مطالب تازهای نیز یاد میگیرند.
*** در پایان،با آگاهی از این مطلب که نقاشی یکی از خالصانهترین صور بیان حالات درونی،خواستهها،آرزوها و مشکلات کودکان است و با تحلیل نقاشیهای کودکان میتوان دنیای آنها را بهتر شناخت و آیندهای بهتر و پربارتری برایشان ساخت،دانستن این مطلب مهم است که قبل از تعلیم دادن کودکان در زمینهء نقاشی،بایستی بزرگسالان را تعلیم داد تا از خصوصیات و حالات جسمانی و روانی کودکانشان آگاه شوند و در این رابطه مسئولین و دستاندرکاران از طریق برنامهریزیهای صحیح و ارائهء برنامههای صحیح و نشستهایی با متخصصین امر،از طریق رادیو و تلویزیون و یا جراید و نیز ایجاد کلاسهایی در مراکز دولتی،میتوانند والدین را در این امر مهم یاری کنند.زیرا والدین مطلع و آگاه به روحیات کودکان خود،بهتر میتوانند محیطی مناسب برای رشد و پرورش آنها ایجاد کنند.
از طرفی،والدین بایستی با عدم تحمیل عقاید خود بر فرزندانشان،آنها را در ترسیم سوژههای مورد علاقه خود آزاد گذاشته و با ایجاد انگیزه و تهیهء ابزار مورد نیاز،کودکان را به ترسیم هرچه بیشتر و بهتر موضوعات مختلف و متنوع،تشویق کنند.با این روش کودکان نسبت به محیط اطراف و رویدادهای پیرامون خود کنجکاوتر و آگاهیشان نسبت به دنیای برون و عالم واقعیت بیشتر میگردد.